آیا شده است هیچ
دیدم چندی است که در شب نوشته ها چیزی ننوشته ام به هزار دلیل. رفتم و از دفترچه آبی چیزکی بیرون کشیدم متعلق به آذرماه 82 گفتم شايد اين چیزک نوشته آید بد نباشد.
آيا شده است هيچ
مهتاب را به دست بگيری
بستانی از سپيده تمنای روز را
عکسی بگيری -دست به گردن-
با حس
هم در لحظه عطر اقاقی را
در واژه ای ببينی
هر روز اينچنينم
هر روز
<$I18NNumdeklab$>:
ممنون که ما را که اصلا سیاسی نیستیم و سیاسی نمی خوانیم فراموش نکردید. اما چقدر کم. چرا کتابچه آبی را چاپ نمی کنید راستی
ای اشناترین
این منتهاست
جناب بهنود با توجه به اهدا قلم طلایی به مهندس سحابی میشه با توجه به اطلاعات خوبی که در مورد تاریخ معاصر ایران دارین در مورد بیوگرافی و عقاید و آرا مهندس سحابی برامون بنویسین ؟
تركه تو خيابون يه زنه رو ماچ مي كرده پليس مياد ميگه چه غلطي داري مي كني ميگه: معلم كلاس اولمه
هر روزتان اینچنین بماند
چی میشد اگر ای دل عاشق هر روز برای ما از کتابچه آبی تکه ای می آوردی و این مسائل روزگذر وبوچ را که خودت هم دوست نداری کنار می نهادی. چی میشد
ممنون استاد
ایول
پس ترانه هم می گویید؟
چه جالب
خدا کنه همیشه همینجور ادامه بدین
متاسفانه خیلی دیر به دیر می نویسین
مشغله کاری است؟
با این امیدواری که زود به زود بنویسید
راست می گوید امیر چرا زودتر نه.
1- چه شعر زيبايي!
2- مي دونم وقت بازي ندارين ولي اگر جوب بدين مطمئنم خيلي خوندنيه. كنجكاويم رو نتونستم پنهان كنم.
سلام
جناب بهنود مدتهاست كه خواننده آثار و وبلاگ شما و شيفته قلم قدرتمندتان هستم فقط مي خواستم بدانم آيا دليل كم كاري شما در اين مدت اخير آماده كردن مقدمات تلويزيون فارسي BBC است ؟ اگر جواب مثبت است كه اين دوري موقت را به اميد ارتباطي پربار تر تحمل مي كنيم و اگر جواب منفي است قطعا به كارهاي مهم تري مشغول هستيد ولي انصاف نيست كه ما را هر روز از وبلاگتان دست خالي برگردانيد .
در انتظار پاسخ شما هستم .
ارادتمند
كامران
Post a Comment
Subscribe to Post Comments [Atom]
<< Home