Sunday, November 28, 2010

خواهم بود


این آخرین شعر بانوی غزل سیمین بهبهانی است. حیف است نخوانیدش . اگر هم خوانده اید باز بخوانید

خواهی نباشم و خواهم بود دور از دیار نخواهم شد
تا "گود" هست، میان دارم اهل کنار، نخواهم شد
یک دشت شعر و سخن دارم حال از هوای وطن دارم
چابک غزال غزل هستم آسان شکار نخواهم شد

من زنده ام به سخن گفتن جوش و خروش و برآشفتن
از سنگ و صخره نیاندیشم سیلم، مهار نخواهم شد
گیسو به حیله چرا پوشم گردآفرید چرا باشم
من آن زنم که به نامردی سوی حصار نخواهم شد
برقم که بعد درخشیدن از من سکوت نمی زیبد
غوغای رعد ز پی دارم فارغ ز کار نخواهم شد

تیری که چشم مرا خسته ست بر کشتنم به خطا جسته ست
"بر پشت زین" ننهادم سر اسفندیار نخواهم شد
گفتم از آنچه که باداباد گر اعتراض و اگر فریاد
"تنها صداست که می ماند" من ماندگار نخواهم شد
در عین پیری و بیماری دستی به یال سمندم هست
مشتاق تاختنم؛ گیرم دیگر سوار نخواهم شد

<$I18NNumdeklab$>:

At November 28, 2010 at 11:26 AM , Anonymous امیرمهدی said...

تو خواهی که باشی !عجب !این مخواه
که در بودنت نیست جز خسر و زیان
از آن سان که بودت سیاسی شده است
وجودت چو جودت غیابی شده است
همی خوانش شعر فرما تا که ما
بپیماییم این نیمه راه سراب

 
At November 30, 2010 at 12:18 PM , Anonymous پوریا فلاح said...

باز هم خواندم. و لذت بردم باز.

 
At December 1, 2010 at 2:46 AM , Anonymous shahpar said...

هی هی هی این همه حرف از این همه درد و هنوز تلخی اعدام کسی که جرمش عاشقی بود. خیلی دلم میخواد نثر شما را هم در مورد اعدام شهلا جاهد بدونم. این موضوع جدای از بحث قضایی کلی حرف برای گفتن داشت. من که باور کردم فرهاد هنوز هم میتواند وجود داشته باشد حتی اگر شیرینش در عشق خسرو باشد...

 
At December 10, 2010 at 7:20 PM , Anonymous elaheh said...

دین رحمانی موسوی و امام حسین و عاشورای او و حفظ نظام او اصلا مورد انتقاد اخبار روز ، خودنویس ، نوری الا ، رادیو زمانه ، کیهان لندن، کمونیست های نقابدار در رادیو فردا و دو چه وله و تمام مارکسیست های روسی دیگر نیست . امروز فراماسونری رفت سر خاک دو تا از اعضای کانون نویسندگان روسی بدون مزاحمت مراسم گرفت ! هیچ کس چیزی نمیگه سانسور هم میکنند . اما برای مصدق و بازرگان و فروهر ها و .... اجازه هیچ مراسمی نمیدهند . چرا ؟ چون رژیم اینها را مخالف واقعی و خطر ناک میداند . اما فراماسونری مارکسیست های روسی که با نقاب همه جا حضور دارند خودی هستند .
خرم این عضو مبارز و آزادیخواه نهضت آزادی ۷ سال زندان و ۷۴ ضربه شلاق میگیره (که هفته پیش توسط اله بقراط بر سرش آتش تهیه ریخته شده بود) و نوری الا دکتر یزدی و نهضت آزادی را سنگسار کرده بود تا راه احکام سنگین علیه آنها را در ج ا باز کند از نظر فراماسونری مارکسیست های روسی آزادیخواه نیست . سارا توسلی که چپ و راست میره زندان به اندازه خانم آشتیانی مهم نیست ، آنوقت نوری الا در امریکا شبهای جمعه میره گردش و خوش گذرانی و میگه اون مبارزه و نهضت آزادی ها نه . اسماعیل خوئی زن داره به گفته شهرنوش پارسی به اون خیانت میکنه و با زن دیگه همزمان رابطه داره ، میشه مبارز. کانون نویسندگان آزاد میچر خند ، گاهی یک بیانیه میدن از صمد معلم ساده روستایی که به دلیل شنا بلد نبودن در رودخانه غرق شد یک شهید میسازند بعد میگن جنبش دانشجویی (عماد به آور ۸ سال ، توکلی ۹ سال ، زید آبادی ۹ سال و تبعید )و لیبرال ها و جنبش طبقه متوسط همش کشکه ( زر افشان ). یک توده ای مجاهد نما به نام مستعار عباس ورزیلی که در سوئد دنبال دختر بازی و لمپنیسم چپ هست ( به گفته خودش ) فقط به این لیبرال ها و مصدق و بازرگان حمله میکنه و از مجاهد و فدایی و فرقان و توده ایها دفاع میکنه و مبصر کیهان لندن (سلطنت طلب سابق) براش به به و چه چه میگه بعد هم باد میندازه تو دما غش که ما طرفدار آزادی بیان !!!! هستیم و همه چیز را رو میکنیم حتا علیه مصدق و بازرگان !!! ما سند میخواهیم !!!! آنوقت از یک توده ای با نام مستعار کورش اسناد معتبر !!! میاره که مصدق تروریست بوده !!! و تروریست بدی هم بوده !!! چون خلیل طهماسبی سپهبد رزم آرا را ترور کرده !!! دماسنج آزادی خواهی او هم مثل نوری الا و نیک آهنگ و فواد تابان فقط با فحاشی به بازرگان و بنی صدر و اصلاح طلبان غیر روسی و سکوت مطلق در مورد کانون نویسندگان ، توده ایها ، فدائیها و مجاهدین اندازه گیری میکنه . میگن دارن تقدس زدایی !!! میکنند. جالبه که به رضا پهلوی و داریوش همایون هم تیکه میندازن . رادیو فردا خبر درگذشت نویسنده بزرگ ایران شمس ال احمد را سانسور میکنه بعد میگرده لابلای تاریخ ۴ تا نویسنده دست ۲ و ۳ روسی را بزرگ میکنه . دوچه وله ابراهیم گلستان ( توده ای ، که گفت کیانوری زرنگ بود و میخواست کودتای روسی بکنه برای همین رفته بود تو جلد خط امام ، اما دستش رو شد ) و دولت آبادی که در دنیا میچرخه مثل گنجی هم مشکل اجاره خانه نداره که نیک آهنگ بهش گیر بده ، و حتا حق آزادی رای دادن برای دکتر سروش را قائل نیست !!! تا چه رسد به مردم ایران و بقیه اعضای مفت خور و ولگرد فراماسونری مارکسیست های روسی را بزرگ میکنه اما خبر لیبرال ها و نویسندگان و هنر مندان غیر روسی را سانسور میکنه . اما در این وسط هیچ کدام از اینها نگفتند که لولا برزیلی به قطعنامه حقوق بشر علیه ج ا رای مخالف داد !!!!! و یا آتش سوزی در شیلی ۸۵ کشته داد . خوب رسانه پول لازم داره ، روسیه و عربستان سعودی و سازمان امنیت ج ا الکی که پول نمیدن ؟
دین رحمانی موسوی و امام حسین و عاشورای او و حفظ نظام او اصلا مورد انتقاد اخبار روز ، خودنویس ، نوری الا ، رادیو زمانه ، کیهان لندن، کمونیست های نقابدار در رادیو فردا و دو چه وله و تمام مارکسیست های روسی دیگر نیست . امروز فراماسونری رفت سر خاک دو تا از اعضای کانون نویسندگان روسی بدون مزاحمت مراسم گرفت ! هیچ کس چیزی نمیگه سانسور هم میکنند . اما برای مصدق و بازرگان و فروهر ها و .... اجازه هیچ مراسمی نمیدهند . چرا ؟ چون رژیم اینها را مخالف واقعی و خطر ناک میداند . اما فراماسونری مارکسیست های روسی که با نقاب همه جا حضور دارند خودی هستند .

 
At December 12, 2010 at 4:42 PM , Anonymous bavarha said...

پوتین به مارکسیست های روسی علامت داد که از wikileaks علیه امریکا استفاده کنند . مارکسیست های روسی ابتدا ان را کار خود امریکا دانستند بعد گفتند اهمیتی نداشته ما همه این مطالب را میدانستیم حالا شرو ع کرده اند از ان به عنوان ابزار تبلیغاتی علیه امریکا و دموکراسی و آزادی بیان ( چون آنها ذاتا دیکتاتوری پرستند حالا فکر میکنند بهانه پیدا کرده اند تا توجیه کنند شکنجه و کشتار و ترور های ک گ ب و کوبا و چین و کره شمالی را ) .

 
At December 13, 2010 at 8:09 AM , Anonymous reyhane sabz said...

مهم این است که یک بام و دو هوا نباشد . خوب دکتر یزدی هم در ایران است حاشیه ایمنی او هم کمتر از موسوی است به همین دلیل الان خودش و خواهر زاده اش لیلا توسلی در زندان هستند ولی موسوی و رهنورد آزادند . اتفاقا جلوتر از موسوی هم حرکت میکند و تحلیل او از موسوی هم پیشرفته تر و بهتر است . او قانون اساسی دولت موقت بدون ولایت فقیه را میخواهد . در مورد اعراب و اسرائیل با جناح میانه رو عباس و صلح موافق است . چیزی شبیه دولت ترکیه میخواهد و ان را در مصاحبه اعلام کرده . رهبران ترکیه شاگردان او هستند . اما موسوی و چپ های هودار او از رژیم هم با امریکا دشمن تر هستند . با اسرائیل همان مو ضع خصمانه رژیم و بدتر را دارند چون اقلا ج ا خواهان برقراری روابط با امریکا و معاملات پنهان با اسرائیل هست ولی اینها ان رابطه و تعامل را هم نمیخواهند و سر راه ان سنگ هم می اندازند . چریک های فدایی برای آزادی خانم آشتیانی با لولا برزیلی اتحاد میکنند ، بیانیه میدهند ، بر سر و صورت میزنند اما برای دکتر یزدی نه ! برای لیلا توسلی نه ، برا ی مجید توکلی و عماد به آور و زید آبادی نه ! تازه به شیرین عبادی چپ ها حمله میکنند که چرا این یک بام و دو هوا و بازی سیاسی را رو میکند .
بیخود خودتان را فریب ندهید . نه با موسوی به جایی میرسید نه با این چپ ها . رهبری لیبرال مذهبی در داخل و رهبری لیبرال در خارج تنها راه رسیدن به دموکراسی وازادی و بازگرداندن ایران به مدار غرب و دور شدن از مدار خفت بار روسی - چینی -چپ لاتینی -عرب رادیکال است . حالا هی چپ نفوذی در رادیو فر دا ، دو چه وله ، ارگان ها و انستیتوها ها ی غربی ، رسانه های فارسی زبان در غرب برای موسوی نوشابه باز کند تا امریکا را گمرا ه کرده و بازی دهد تا همین رژیم بماند و جرات معامله با امریکا را هم نداشته باشد و به رادیکالیسم رو آورد تا جایی که همه همسایه ها را و مردم دنیا را بترسند و بلاخره همه چاره ای نداشته باشند جز حمله به ا یر ان و یا موزاییکی کردن ان . باطری موسوی ۲ سال دیگه با رفتن اوباما و احمدی تمام میشه . بعدش یک مهره مورد علاقه چپ و اصول گرایان ( لاریجانی ) میاد و بازی جدید شروع میشه با ادبیات متفاوت . موسوی از این تندتر هم بیانیه بده دیگه کاری ازش ساخته نیست . اون فقر اقتصادی هم که شما با تصورات و پیش زمینه ذهنی مارکسیستی روسی در نظر دارید هیچ کاری نمیکند . هیچ کجای جهان کاری نکرده . مخصو صا در ایران نفتی و دولت سرمایه دار . ان طبقه ای که قرار است انقلاب کارگر ی کند مورد حما یت مالی دولت است . مذهبی است ، دغدغه لیبرالیسم و دموکراسی و حقوق بشر سیاسی ندارد . طبقه متوسط ایرانی است که همیشه ستون اصلی جنبش ها بوده . این طبقه هم فقیر و لاغر میشود ولی نه تا حدی که انقلاب کند . چون در آمد نفت طلایی آنجاست .
گناهش هم گردن اقتصاد بیمار جهانی می افتد .

 
At December 19, 2010 at 1:18 PM , Blogger Unknown said...

خواندم
و باز خواندم
و باز خواندم
هر بار لدت بردم استاد
اول از نوشته ی شاعر سپس از انتخاب شما
به ما هم سر بزنید...البته می دانم خواسته ی زیادیست
ولی ما به شما سر می زنیم
http://rozegareman1365.blogfa.com/

 
At January 8, 2011 at 9:06 PM , Anonymous ماترنگك said...

درود!
مثل تمام اشعارش زيبا و پر‌معنا!
خيلي حال و هواي اين روزاي ميهن رو داره...
راستي وبلاگ من، طنز سياسي هست. اگه قابل دونستين سر بزنين. چون حرفه اي نيستم و تازه شروع كردم، ازتون خواهش ميكنم با پيشنهادا و انتقاداتون راهنماييم كنين.
با سپاس
بدرود...

 
At February 2, 2011 at 7:04 AM , Blogger shadi said...

سلام خدمت استاد گرامي آقاي بهنود.بنده آثار بسياري از شما را خوانده ام از جمله:سيد ضيا تا بختيار/اين سه زن/خانوم/امينه و...و...همه زيبا و تحسين برانگيزند اما در كتاب خانوم هميشه اين موضوع مبهم در ذهن من باقي مانده و با اينكه بارها اين اثر جاويدان شما را خوانده ام اماهنوز پاسخم را نيافته ام چرا كه خود شما نيز در كتاب به دليل وقوع اين امر اشاره ايي نكرده ايد!!!و آن اين است:مريم به چه دليل در زندان بوده است؟

 
At February 4, 2011 at 12:35 PM , Anonymous خان گور خانم said...

سلام
خوندم
فوق العاده بود
هر مصراعش یک شعر بود و یک دنیا
ممنون

 
At February 13, 2011 at 9:58 PM , Anonymous جمشید said...

با درود به اقا مسعود
هروقت دیوان این بانوی گرامی و بزرگوار را ورق می زنم امید به زندگی ام بیشتر می شود. ج. دست مریزاد اقا مسعود.

 
At February 17, 2011 at 4:03 AM , Anonymous سهیل said...

دوستتان داریم
هر دو را

 
At February 17, 2011 at 7:38 PM , Anonymous Anonymous said...

عمرش بلند
صدایش رسا
وغزلهایش جوشان باد

 
At February 20, 2011 at 12:43 PM , Anonymous Anonymous said...

سلام اقای بهنود .دور میدون انقلاب یه کتاب کت و کلفت از شما گذاشته بودند تابفروشن .مشتاق رفتم جلو تا شاید یه کتاب از شما بخونم .اسمش الان یادم نیست .شرمنده .یه دفعه یاد به عبارت دیگر شما افتادم با اقای فانی .خواستین از یه طنز پرداز انتقاد کنید که 2 تا کتاب ازش تو یه هفته چاپ شده ولی بازم نوشته آه و اوه .وسط حرف بودین که اقای فانی پرید تو حرفتون که یعنی این طنزپرداز عزیز منافع شخصی واسم مهم نیست و شما هم تایید کردین .راستی واقعن زندگی واقعی تو شکم کوسه ها شروع میشه ؟؟؟لطفن از اقای فانی هم بپرسین به چه قیمتی افکار هم فروشیه .شرمنده .انگار نامه شد تا کامنت .مثل همیشه موفق باشید .

 
At March 10, 2011 at 1:51 PM , Anonymous Anonymous said...

سلام آقاي بهنود
به نظرشما اگر قرارباشد از نويسنده اي درايران نقدير شود كداميك از نويسندگان حال حاضر ايران كه در ايران سكن هستند براي قدرداني از زحماتشان اولويت دارند لطفا سه نفر را به ترتيب اولويت دربرنامه صفحه دواعلام كنيد
بااحترام

 
At March 11, 2011 at 6:03 AM , Blogger Unknown said...

masihaye javan marde man baz ham khandam, lotf konid chizi benevisid

 
At March 12, 2011 at 9:09 PM , Anonymous Anonymous said...

عظمت این خاک از برکت شیرزنان آن است که سیمین خانم از آن برجسته هاست.

 
At March 13, 2011 at 6:14 PM , Anonymous Anonymous said...

Hi
My comment actually is not about this poet, although she is one of the best. I am asking if it is possible for Iranian community to have a chance to listen or to read the subject of different conferences which are being held by Iranian to be availble through internet.It seems you were at a meeting on March 13 2011.

thanks

 
At March 20, 2011 at 2:56 AM , Anonymous نهفت said...

اولین بار است ک خانه تان می آیم استاد...امید ب زنده ماندن دارم تا اینجا هم مثل کتاب و مقاله و مجله و تلویزیون دنبالتان کنم...

 
At March 21, 2011 at 12:44 PM , Blogger مهدی said...

این متن را خطاب و در مود شما نوشتم در فیسبوک و گودر آقای بهنود. خواستم خودتان هم بدانیدش و بخوانیدش.

"کلن انصاف چیز کمیابی است در این سرزمین. در هر قشر و رنگ و حزب و دین و ایدئولوژی و مسلک..
امشب حرفهای بهنود را در بحث مسعود بهنود در برنامه ی "صفحه ی دو"ی بی بی سی با دو نفر دیگر از منتقدان حاکمیت دیدم. گذاشتمش کنار تمام حرفهای دیگری که از او شنیده ام با گوش های خودم یا خوانده امش با چشم های خودم. و پازل برایم تکمیل شد: مسعود بهنود جزو معدود آدمهای منصفی است که در این سرزمین دیده ام. چرا که میداند و مقید است که - حتی در جایگاه منتقد حاکمیت و در آن سوی مرز- منصفانه قضاوت کند و در مدار اخلاق و واقع بینی بماند.
وقتی بهنود از اصل تصمیم دولت احمدی نژاد و حاکمیت در هدفمندی یارانه ها دفاع می کند و آن را جسارتی میداند که 40 سال است کسی در ایران نداشته (از شاه و امام و رفسنجانی و خاتمی) و یک اقدام ماندنی و لازم؛
وقتی تمام ارکان حکومت ایران را "کاملن" مبتنی بر- دقت کنید: "کاملن" - دیکتاتوری نمی داند و برخلاف دیگران می پرسد: شما که ادعا میکنید "کاملن دیکتاتوری" است, بر چه اساسی سی سال باقی مانده است؟
آنوقت است که احساس میکنم او به طرز تحسین برانگیز و لازمی منصف است.
و من فکر میکنم این"انصاف" است که ما را به پیش می برد.
خوشحالم از بودن تو و از بودن امثال تو آقای بهنود در این سرزمین؛ بارقه هایی برای فردای روشن تر

این هم آدرس وبلاگ من است. خوشحال میشوم حسش بود نظرات شما را هم داشته باشم گاهی به گاهی که فرصت میکنید و حسش بود
Waahe.blogspot.com

 
At March 21, 2011 at 12:45 PM , Blogger بهروز said...

سلام خدمت آقای بهنود
اگر امکانش هست ایمیل خود را در اختیار بنده قرار دهید
بنده پیگیر سخنان و نظرات شما در صفحه 2 بی بی سی هستم و نظرات شما را کاملا بی طرفانه می بینم
با تشکر

 
At March 22, 2011 at 1:37 PM , Anonymous علی said...

سلام ...زیبا بود

 
At April 2, 2011 at 2:06 PM , Anonymous هاجر فرهادی said...

مشتی سنگ میان سطرها

 
At April 11, 2011 at 9:01 AM , Anonymous ارمغان said...

دوست دارم این بانوی غزل پارسی را

 
At June 3, 2011 at 4:54 PM , Anonymous Anonymous said...

برای دانشمند افتخار آفرین دنیای شعر و ادب و آزاده بانودر بنداسارت
سرکار خانم سیمین بهبهانی به بهانه سروده بسیار با ارزش و زیبای ایشان با عنوان زنی را میشناسم


زنی را می شناسم شیر مرد است
تنش سیمین دلش دریای درد است
به زندان وطن در بند مانده
به جان با دیو و با دد در نبرد است
زنی را می شناسم مر د میدان
قلم در دست او شمشیر سرد است
چو رستم در غم ایران به غرش
وطن را مادری پر رنج و درد است
زنی را می شناسم کوه ، صخره
به چشم دشمنان توفان و گرد است
چنین زنها به ایران کم نباشد
به ایرانی که در آن قحط مرد است

 
At June 28, 2011 at 3:20 AM , Anonymous Anonymous said...

دوست من به خانم بهبهانی لقب " بانوی سیمین قبا " رو داده

 

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home